دختری در آسمان کویر

امشب در حالی اومدم اینجا مینویسم که تحت تاثیر زول یه خواب آلودگی رازآلود دارم که خوشم میاد ازش. اصلا همین حس و حال من و آورد اینجا، اینجا به خونه ی ترک شدم. به فرشهای خاک گرفته و پنجره های بسته ی این خونه . اما اومدم غبار دل خودمم روی فرشهای خاک گرفته ی همین وبلاگم بتکونم. ذهنم الان دچار پرش افکاره اما اولین چیزی که الان به ذهنم اومد بابا بود، بعد از رفتن بابا زندگی ما زیاد راحت نبود سخت شد و سنگین، انگار سنگین شدیم برای رهایی. در حالی که بابا وقتی بود تماما خوبی نبود، البته همه ی آدما هم خوبی دارن هم بدی ، بابامم خوبی های زیادی داشت روحش شاد، اما کفه ترازوی بدیهاش خیلی بیشتر بود. باعث می‌شد خوبی اصلا به چشم نیاد. امشب اومدم چرتو پرت بنویسم ...همخونه م رفته پیش دوستش، چه رفیقی داره همیشه کنارشه همیشه همراهشه، اونوقت من رفیق ۱۸ سالم که از تو خوابگاه کارشناسی باهاش دوست شدم همیشه میخواست ازم سواری بگیره زرشک پلو با مرغ درست کردم برای شامم و سالاد شیرازی به زودی عزیز دلی به خانواده ما اضافه میشه، خواهر عزیزتر از جونم قراره نی نی بیاره تو اسفند. خیلی خوشحالم بالاخره امروز برای اولین بار سافت بهم گفت دوست دارم، نمیدونم واقعی میگه یه دروغی ولی به هرحال شنیدنش قشنگ بود البته خوندنش چون تو پیام گفت الانم داره پیام میده ، مهمون دارن بهش گفتم دلم یه نخ .....بگذریم فقط میدونم تکلیفش تا عید مشخص میشه ، چون من خواستم اینطور باشه و اینجوری به نفع هردومونه شنیدم امروز ف داداشش و خواهرش دعوت کرده خونشون اما مهمترین چیزی که شنیدم از قلبم شنیدم قلبم بهم میگه خسته ام خسته ام خسته ام دختری در آسمان کویر...

دیشب خواب مص دیدم، عجیب بود که تو خوابم بود چون من مدتهاست بهش فکر نمی‌کنم چون قکر مهمتری دارم .فعلا کسی تو زندگیم هست که برای من بهتره. بگذریم . خواب دیدم مص را بغل کردم ب وس ی دم و اون نگاهی با چشمهایی سراسر غم بهم کرد و گفت خیلی دوست دارم اینکارو میکنی. ولی توی خواب انگار دچار دوگانگی بود بین اینکه به من نگاه کنه به سمتم بیاد یا ته ولی تو خواب میفهمیدم که سراسر خواستنه ولی انگار قلبش شکسته و قلبش راضیی نمیشه . خواب عالم عجیبیه حتی آدم حس و حال طرف مقابلشو میفهمه . چند پیش هم خواب ص دیدم همون شکلی بود مثل همونوقتها مثل همون کت و شلوار با یه لبخند مهربون بهم گفت یه کاسه ی چینی بزرگ خریدم هدیه ببریم خواستگاریت . خواهرم میگه تعبیرش میشه به زودی با سافت ازدواج میکنی. امیدوارم ازدواج من با سافت میتونه قشنگترین اتفاق زندگیم باشه دختری در آسمان کویر...